وقتی که آسمان نیز بخل می ورزد
وقتی که تاب آدم را ندارد
وقتی ظلم افسار گسترانیده
وقتی عشق بر لب هر بام هرزه گی می کند
تنها باغ زمستانی ست که امیدی دارد
و نگاهش تنها به خدا
وقت عریانی درخت
وقت نهایت فقر و نداری
آسمانش آبی
دلش پر از خون
غصه قاصدک ها ؛ تردید به باغبان
تا انتهای پیچش علف پیش رفتن
در پی پاسخ ها گشتن
پی قطره ای
و لانه ای از عشق
بعد رجعت دوباره...برچسب : نویسنده : baghezemestani بازدید : 89