بعد رجعت دوباره

بعد رجعت دوباره                                    از 29/6/88              

با دردی از جنس حقیر

آنچه اینجاست

انتخابی از جنس حقیقت

دردی آمیخته با زمان

درد گذشتن از یار

درد بی دردی خواب

همه راه  را  گوییا بیراهه آمده ام

و آنچه ز کف دادیم سر زندگی خاموشان است

گذشتن از آنچه اندوخته ایم

و صبر بر آرزوی سپید در بند

با همه خواهش های دربند

همه شرمساریها

کاش می دانستم بهای ایام باقی را و چرا در نزدیکی این خانه ساحلی نیست

به کدامین بهای نپرداخته دست از تو یازیدم

و به کدامین ارزش ناآموخته در صف دوست ایستادم

رهاوردم از دیروز جرعه های ناب یقین و تنها مقصدم این راه شناخت و حس پاک آگاهی ست ...